میرزا عباس پس از سالها بچه‌دار می‌شود اما پس از مدتی از دنیا می‌رود و سرپرستی فرزند او – تقی - را آمیرزا و خواهرش به عهده می‌گیرند. اما تقی پسری است سربه هوا و بازیگوش و تا حدی دست و پا چلفتی که هیچ کاری را درست انجام نمی‌دهد. با این حال آمیرزا برای تربیت او کلی زحمت می‌کشد. در هر قسمت این مجموعه تقی با اشتباهاتی که می‌کند با یک نکته از مثل‌های قدیم ایرانی آشنا می‌شود.

این مجموعه که ضرب‌المثل‌های ایرانی را براساس داستان‌های امثال‌الحکم دهخدا به تصویر کشیده است، به تهیه کنندگی مؤسسۀ فرهنگی هنری طاهر در مرکز پویانمایی صبا تولید شده است.

مجموعۀ داستان‌های شاهنامه بر اساس کتاب‌های شاهنامه فردوسی و قصه‌های ایرانی به سفارش مرکز پویانمایی صبا در شبکۀ همدان تهیه و تولید شده است.

شهری پر از هیاهو، پر از اتوبوس، تاکسی، ماشین پلیس، قطار برقی، آمبولانس، ماشین آتش نشانی، کامیون و سایر ماشین آلات و تجهیزات ساخت و ساز. سانی (با نام اصلی تایو) در کنار دوستانش هر روز یک ماجرای جدید را تجربه می‌کند. او دوستان خوبی دارد مثل: روگی، که یک اتوبوس سبز خوش برخورد است؛ لَنی، اتوبوس زرد شاد، سیتو، اتوبوس قرمز سخت کوش، هانا، دختر تعمیرکار و بسیاری دیگر. او با هر تجربه رشد می‌کند و به آرامی به یک اتوبوس کارآزموده در قلب سیستم حمل و نقل شهری تبدیل می شود.

مجموعۀ «اتوبوسهای کوچولو» با نام اصلی «Tayo the Little Bus» در کشور کرۀ جنوبی در دو فصل 26  قسمتی یعنی در مجموع 52 قسمت 12 دقیقه‌ای ساخته شده که 22 قسمت آن از شبکه‌های داخلی آمادۀ پخش می‌باشد. این برنامه به آموزش قوانین راهنمایی و رانندگی می‌پردازد. نکات ساده‌ای که ندانستن آن و عمل نکردن به آنها بارها و بارها ایجاد خسارات شدید مالی و جانی کرده است. 

آقای زینگول یک زنگوله است که با تخته سیاهش در سرزمین نتیجه‌گیری، آخر و عاقبت کارهای نارنجی را به او نشان می‌دهد. اما در نهایت مزاحمت‌های نارنجی گریبان خودش را نیز می‌گیرد و باعث می‌شود به همان نتیجه‌ای که آقای زینگول و خانم گوینده گفته بود برسد.

این برنامه دیالوگ نداشته و فقط یک نفر به عنوان راوی، نَرِیشن برنامه را می‌گوید.

این مجموعه برای گروه سنی خردسال، در صداوسیمای مرکز آذربایجان شرقی، در شبکۀ سهند با تلفیق سه تکنیک سه بعدی کامپیوتری، دو بعدی و پیکسلیشن تولید شده است.

یک ماهی کوچولوی زرد از روی کنجکاوی به ساحل می‌آید اما دیگر نمی‌تواند به دریا بازگردد. بچه‌ها آنرا پیدا کرده به خیال اینکه مرده است با آن شروع به بازی می‌کنند. امیر کودکی است که بخاطر بیماریش، با سایر کودکان کمی فرق دارد. او که اغلب تنهاست آن روز برحسب اتفاق ماهی نیمه جان را در دست بچه‌ها پیدا می‌کند که با آن مثل توپ بازی می‌کردند. امیر ماهی را از آنها گرفته به دریا برمی‌گرداند. اما خودش هم به عمق دریا فرو می‌رود. ماهی‌ها در عوض کمکی که او کرده بود امیر را نجات داده و با او دوست می‌شوند. آنها با هم قرار می‌گذارند تا هر روز غروب به کنار ساحل بیایند؛ ماهی‌ها، داستان دریا را برای امیر تعریف کنند و امیر هم از خشکی برای ماهی‌ها قصه بگوید.

از عناوین این برنامه می‌توان به عناوینی چون «دو دوست» و «تقسیم شترها» اشاره کرد.

در آن زمان مردی به نام حاتم زندگی می‌کرد که با هوش و درایت خود، مردم را از ظلم این حاکم نجات می‌داد.

موضوعات این برنامه حول محور عدالت خواهی و یاری رسانی به مستمندان است. مردان پاک‌نیت وحق‌جویی که در جهت یاری رساندن به مردم قدم برمی‌داشتند و از هوش و ذکاوتشان در جهت آرام کردن خشم حاکمان زورگو و ظالم در قبال زیردستان و مردم عادی استفاده می‌کردند، در تاریخ ما بسیار وجود دارند و حاتم به‌عنوان نمونه‌ای از آنها است.

در مراسم تجلیل از برترین  برنامه‌های تلویزیونی نوروز 1391، از «صمد غلامزاده» برای کارگردانی انیمیشن «حاکم و حاتم» در بخش طنز آیتمی تقدیر به عمل آمد.